آس پیک ما چهار نفر هر کدام یک ارتش هر کدام یک تیک تاک هر کدام یک قانون هر یک از ما نشانی از یک رنگ دل،خشت،گشنیز و پیک حاکم برای هر حکمتی حکمی دارد بی اجازه او کسی وارد بازی نمیشود بی اجازه او رنگی بازی نمیکند بی اجازه او… ما چهار نفر دو رنگ مختلف دو جنس مختلف و دو طرز فکر مختلفیم زیبایی ها و ظرافتمان زیر پاهایشان له شد و اکنون ما چهار نفر چهار رباتیم بی باک،بی دل،بی احساس به سوی هدف میرویم نه با قلب نه با مغز بلکه با برنامه و اما در میان همه اینها من…وارد بازی نمیشوم تا وقتش برسد شاید من حاکم این حکم نباشم اما در آخر،سرنوشت این بازی به بازیه من بستگی دارد پس به من نزدیک نشو هر چند که افعیه سیاهی اما مرا دست کم نگیر چون من حکمم تک پر و برگ برنده ام من……آس……پیکم اول رمان آس پیک سام–اه بسه قانون قانون قانون نابودم نمیشه خیالم راحت شه دانیال–قانون من:حرفای دلتو بلند داد نزن به ضررت استفاده اش میکنن تا سام اومد چیزی بگه پرید بین حرفشون و گفتم–بیخیال بچه ها به جای این کارا بیایید برای پیدا کردن افعی برنامه ریزی کنیم صدای تیک تاک یادآور پیامی بود که برایش آمده بود خودش را روی مبل انداخت و لبتاب را برداشت بعد از اینکه از صحت فرستنده مطمئن شد پیام را باز کرد چشم هایش را ریز کرد و پیام را خواند دندان هایش را روی هم فشرد و در دل غرید:کی میخوایید دست از سر برگ برنده بردارید؟ سرش را روی مبل نکیه داد و با خود فکر…………
دانلود رمان آس پیک pdf از رانا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رانا مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان آس پیک
ما چهار نفر هر کدام یک ارتش هر کدام یک تیک تاک هر کدام یک قانون هر یک از ما
نشانی از یک رنگ دل،خشت،گشنیز و پیک حاکم برای هر حکمتی حکمـی دارد بی اجازه او
کسی وارد بازی نمـیشود بی اجازه او رنگی بازی نمـیکند بی اجازه او… ما چهار نفر دو رنگ
مختلف دو جنس مختلف و دو طرز فکر مختلفیم زیبایی ها و ظرافتمان زیر پاهایشان له شـد و
اکنون ما چهار نفر چهار رباتیم بی باک،بی دل،بی احساس به سوی هدف مـیرویم نه با قلب
نه با مغز بلکه با برنامه و اما در مـیان همه اینها من…وارد بازی نمـیشوم تا وقتش برسد شایـد من
حاکم این حکم نباشم اما در آخر،سرنوشت این بازی به بازیه من بستگی دارد پس به من نزدیک
نشو هر چند که افعیه سیاهی اما مرا دست کم نگیر چون من حکمم
تک پر و برگ برنده ام من……آس……پیکم
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان شاه مهره رانا
قسمت اول رمان آس پیک
سام–اه بسه قانون قانون قانون نابودم نمـیشـه خیالم راحت شـه
دانیال–قانون من:حرفای دلتـو بلند داد نزن به ضررت استفاده اش مـیکنن
تا سام اومد چیزی بگـه پریـد بین حرفشون و گفتم–بیخیال بچه ها
به جای این کـارا بیاییـد برای پیـدا کردن افعی برنامه ریزی کنیم
صدای تیک تاک یادآور پیامـی بود که برایش آمده بود خـودش را روی مبل انداخت و لبتاب
را برداشت بعد از اینکه از صحت فرستنده مطمئن شـد پیام را باز کرد چشم هایش را
ریز کرد و پیام را خـواند دندان هایش را روی هم فشرد و در دل غریـد:کی مـیخـواییـد دست از سر برگ برنده برداریـد؟
سرش را روی مبل نکیه داد و با خـود فکر…………
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(