یه دختر شیطون به نام گندم که دوستش کامران باهاش به هم میزنه و گندم هم چون بازیش داده عصبی و می خواد ازش انتقام بگیره و بین این ماجرا با پسری به نام احسان اشنا میشه که…… اول رمان گندم دوباره چشمام اشکی شد دیدن این صحنه برام سخت بود اینکه عشقم دست دختر دیگه ای رو بگیره دختره رو ببوسه یا بغلش کنه تو این یه هفته تمام این صحنه ها رو دیدم خوب دلتنگشم میام دنبالش اما خیلی بد تر میشه فکر میکردم عشقه ولی یه عادته خخخخ فکر کردید من عاشقم نووووووچ واال بخدا پسره الدنگ یه طوری بازیت بدم بهنگی. وجدان:اره جون خودت تو که کال نیشت بازه بیشتر وقتا هم که بفکر اینو بخرم اونو بخرمی. من:وجی جان خواستم یکم جو بدم شما برو خواستن سوار ماشین بشن که دختره با شتاب به سمت در خونه رفت.انگار چیزی جا گذاشته بودمن :کامیار وایسا برم گوشیم رو بیارم جا موند کامیار:باشه عزیزم بدو االن کنسرت شروع میشه من:باشه عشقم االن میام. خواستم لنگ درازم رو بزارم رو پدال گاز که یهو ماشین پرید. اااا کی از پشت زد به ماشین خوشگلم؟هر کی بود خیلی بووووقه.عصبی پیاده شدم اشکام رو پاک کردم و رفتم سمت صندوق عقب ماشین ای وای ببین بی ام و bmw خوشگل ناز مامانیم چیشده. ای بمیره مادر برات این روز رو نبینه. وجدان:حالت خوبه؟شکست عشقی خوردی سیمای مغزت اتصالی کرده.عصبی برگشتم سمت ماشینی که بهم زده. به به ببین چه خوشگله بنز سفید ای جانم جلوش رفته تو. یکم زاویه دیدم رو کج کردم سمت ..
دانلود رمان آقا و خانم انتقام جو pdf از زهرا.پ با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا.پ مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/طنز
خلاصه رمان آقا و خانم انتقام جو
یه دختر شیطون به نام گندم که دوستش کـامران باهاش به هم مـیزنه و گندم هم چون
بازیش داده عصبی و مـی خـواد ازش انتقام بگیره و بین این ماجرا با پسری به نام احسان
اشنا مـیشـه که……
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان دوراهی احساس
قسمت اول رمان آقا و خانم انتقام جو
گندم
دوباره چشمام اشکی شـد دیـدن این صحنه برام سخت بود اینکه عشقم دست دختر دیگـه
ای رو بگیره دختره رو ببوسه یا بغلش کنه تـو این یه هفتـه تمام این صحنه ها رو دیـدم
خـوب دلتنگشم مـیام دنبالش اما خیلی بد تر مـیشـه فکر مـیکردم عشقه ولی یه عادتـه خخخخ
فکر کردیـد من عاشقم نووووووچ واال بخدا پسره الدنگ یه طوری بازیت بدم بهنگی.
وجدان:اره جون خـودت تـو که کـال نیشت بازه بیشتر وقتا هم که بفکر اینو بخرم اونو بخرمـی.
من:وجی جان خـواستم یکم جو بدم شما برو
خـواستن سوار ماشین بشن که دختره با شتاب به سمت در خـونه رفت.انگـار چیزی جا
گذاشتـه بودمن :کـامـیار وایسا برم گوشیم رو بیارم جا موند
کـامـیار:باشـه عزیزم بدو االن کنسرت شروع مـیشـه
من:باشـه عشقم االن مـیام.
خـواستم لنگ درازم رو بزارم رو پدال گـاز که یهو ماشین پریـد. اااا کی از پشت زد به ماشین
خـوشگلم؟هر کی بود خیلی بووووقه.عصبی پیاده شـدم اشکـام رو پاک کردم و رفتم سمت
صندوق عقب ماشین ای وای ببین بی ام و bmw خـوشگل ناز مامانیم چیشـده. ای بمـیره مادر
برات این روز رو نبینه.
وجدان:حالت خـوبه؟شکست عشقـی خـوردی سیمای مغزت اتصالی کرده.عصبی برگشتم
سمت ماشینی که بهم زده.
به به ببین چه خـوشگله بنز سفیـد ای جانم جلوش رفتـه تـو.
یکم زاویه دیـدم رو کج کردم سمت ..
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(