دانلود رمان اقیانوس  از سارا ابراهیمی

دانلود رمان اقیانوس  از سارا ابراهیمی

ژانر : - -

اقیانوس ستایش در پی اثبات بی گناهیش به جرم قاتلِ خواهرش نبودن و خیانت نکردن، تهمت خیانتی که بهش زده بودند تهمت چشم داشتن به شوهرِ خواهر زمانی که دامادها برادر بودند؛ با درد های طرد شدن از طرف خانواده و نامزدش، از دختر لوس خونه بودن فاصله میگیره و روی پای خودش می ایسته ستایش تو راه اثبات بی گناهیش به همه اهداف و آرزوهاش میرسه و چشم خیلی ها رو به خودش خیره میکنه حتی ارشام سرد و سخت و تو این راه راز قتل خواهر خبرنگارش برملا میشه آدما تو بچگی بد خطن فقط کسایی که با خلوص نیت کنارت هستن بدخطیت رو تا زمانی خوش خط بشی، تحمل میکنن اول رمان اقیانوس بهش گفتم :هعی خانم خانم نمیخوای توضیح بدی یه نگاه بهم کرد ؛یهو انگار زیرش جرقه گذاشتن پرید بالا یعنی ستی تو سنگ پا رم رد کردی خجالت نمیکشی هان تو نباید به من زنگ بزنی هان نباید یه خبر بدی که مرده ایی زنده ای اکسیژن هوا رو مصرف میکنی یا کربن دی اکسید میدی بیرون هان یاتاغان ،سرطان درد بلا تیر چته هعی هان هان راه انداختی هان و چی هان ها بوگو هانو پیچ پیچی ارپیچی (هردو باهمگفتیم ):لئوناردو داوینچی اینه قفل زنجیر کمربند اوف خاک باغچه قاشق قاشق فرق سرمون مثلا بزرگ شدیم؛ نگفتی چرا پاشدی اومدی ایران هوم خب تو نه زنگی میزنی نه جواب منو میدادی خب من نگران شدم نکنه اتفاقی برات افتاده نتونستم طاغت بیارم جمع کردم اومدم اوپس خب مگه بهت نگفتم یه مدت ممکنه گوشیمم…

دانلود رمان اقـیانوس pdf از سارا ابراهیمـی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سارا ابراهیمـی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/جنایی

خلاصه رمان اقـیانوس
ستایش در پی اثبات بی گناهیش به جرم قاتلِ خـواهرش نبودن و خیانت نکردن،
تـهمت خیانتی که بهش زده بودند تـهمت چشم داشتن به شوهرِ خـواهر زمانی
که دامادها برادر بودند؛ با درد های طرد شـدن از طرف خانواده و نامزدش، از دختر لوس
خـونه بودن فاصله مـیگیره و روی پای خـودش مـی ایستـه ستایش تـو راه اثبات بی گناهیش
به همه اهداف و آرزوهاش مـیرسه و چشم خیلی ها رو به خـودش خیره مـیکنه
حتی ارشام سرد و سخت و تـو این راه راز قتل خـواهر خبرنگـارش برملا مـیشـه
آدما تـو بچگی بد خطن فقط کسایی که با خلوص نیت کنارت هستن بدخطیت
رو تا زمانی خـوش خط بشی، تحمل مـیکنن
رمان پیشنهادی:دانلود رمان موج غریبی باران وثوقـی
قسمت اول رمان اقـیانوس
بهش گفتم :هعی خانم خانم نمـیخـوای تـوضیح بدی
یه نگـاه بهم کرد ؛یهو انگـار زیرش جرقه گذاشتن پریـد بالا
یعنی ستی تـو سنگ پا رم رد کردی خجالت نمـیکشی هان
تـو نبایـد به من زنگ بزنی هان نبایـد یه خبر بدی که مرده ایی زنده ای اکسیژن
هوا رو مصرف مـیکنی یا کربن دی اکسیـد مـیـدی بیرون هان
یاتاغان ،سرطان درد بلا تیر چتـه هعی هان هان راه انداختی هان و چی هان ها بوگو
هانو پیچ پیچی ارپیچی
(هردو باهمـگفتیم ):لئوناردو داوینچی اینه قفل زنجیر کمربند
اوف خاک باغچه قاشق قاشق فرق سرمون مثلا بزرگ شـدیم؛ نگفتی چرا
پاشـدی اومدی ایران هوم خب تـو نه زنگی مـیزنی نه جواب منو مـیـدادی
خب من نگران شـدم نکنه اتفاقـی برات افتاده نتـونستم طاغت بیارم جمع کردم اومدم
اوپس خب مـگـه بهت نگفتم یه مدت ممکنه گوشیمم…

لینک دانلود رمان اقیانوس  

  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0