دانلود رمان انعکاس  از نیلوفر جهانجو

دانلود رمان انعکاس  از نیلوفر جهانجو

ژانر : -

انعکاس گاهی تو زندگی مرتکب اشتباهی میشیم که به قول معروف فقط دامن خودمون رو می گیره.. بازخورده اون اشتباه فقط به سمتِ خودمون میاد..و شاید موج این اتفاق چند نفری رو در اطرافمون بگیره و اون ها هم کم و بیش ناراحت و غصه دار بشن اما هیچکس به اندازه ی خودمون عذابِ اون اتفاق رو نمی کشه.. “انعکاسِ” اون اتفاق فقط و فقط برمی گرده به خودمون…. پدری که با یه عصبانیت لحظه ای تصمیمی می گیره که باعث میشه تمام عمر عذاب بکشه و تو بی خبری فرو بره،چندین سال درد و عذاب بکشه و باعث این اتفاق هیچ کس نیست جز خودش..پدری که با این اشتباه باعثِ تنهایی و افسردگی دخترش هم میشه….. و حالا بعد از بیست و پنج سال باید ببینیم چه اتفاق هایی قراره پیش بیاد و ایا این اشتباه قابل بخشش هست یا نه…. یا اینکه اصلا راهی برای جبران هست یا نه… رمان پیشنهادی:دانلود رمان مجنون گناهکار زینب رحیمی متن اول رمان انعکاس دسـتام و تـو جیــب روپوشــم فــرو کــردم و بـه سـمت است یشــن قــدم برداشــتم..بــه سـتاري کــه پشـت استیشن نشسته بود نگاه کردم و گفتم: خانم ستاري،دکتر مختاري براي بیمارش چیزي تجویز نکرده؟!…. سرش و از پرونده جلوش بلند کرد و لبخندي بهم زد: چرا..برو بهش سر بزن..فکر کنم الان وقت داروهاش باشه…. سـرم و تکـون دادم و بـه سـمت اتـاق ب یسـت و شـش حرکـت کـردم ..هنـوز بـه اتـاق نرسـ یده بـودم کـه صداي الینا خانوم رو از پشت سرم شنیدم: وایسا دختر..چقدر تند میري…. لبخندي زدم و بـه سـمتش چرخ یـ دم..ایسـتادم و وقتـ ی بهـم رسـ ید بـه نفـس نفـس افتـاده بـود ..چنـد تـا نفس عمیق کشید تا نفسش منظم

دانلود رمان انعکـاس pdf از نیلوفر جهانجو با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نیلوفر جهانجو مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/جدیـد
خلاصه رمان انعکـاس
گـاهی تـو زندگی مرتکب اشتباهی مـیشیم که به
قول معروف فقط دامن خـودمون رو مـی گیره..
بازخـورده اون اشتباه فقط به سمتِ خـودمون مـیاد..و
شایـد موج این اتفاق چند نفری رو در
اطرافمون بگیره و اون ها هم کم و بیش
ناراحت و غصه دار بشن اما هیچکس به اندازه ی
خـودمون عذابِ اون اتفاق رو نمـی کشـه..
“انعکـاسِ” اون اتفاق فقط و فقط برمـی گرده به خـودمون….
پدری که با یه عصبانیت لحظه ای
تصمـیمـی مـی گیره که باعث مـیشـه
تمام عمر عذاب بکشـه و تـو بی خبری فرو بره،چندین سال درد و
عذاب بکشـه و باعث این اتفاق هیچ
کس نیست جز خـودش..پدری که با این اشتباه باعثِ تنهایی
و افسردگی دخترش هم مـیشـه…..
و حالا بعد از بیست و پنج سال بایـد ببینیم چه اتفاق هایی قراره پیش بیاد و
ایا این اشتباه قابل بخشش هست یا نه….
یا اینکه اصلا راهی برای جبران هست یا نه…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان مجنون گناهکـار زینب رحیمـی
متن اول رمان انعکـاس
دسـتام و تـو جیــب روپوشــم فــرو کــردم و بـه سـمت است
یشــن قــدم برداشــتم..بــه سـتاري کــه پشـت
استیشن نشستـه بود نگـاه کردم و گفتم:
خانم ستاري،دکتر مختاري براي بیمارش چیزي تجویز نکرده؟!….
سرش و از پرونده جلوش بلند کرد و لبخندي بهم زد:
چرا..برو بهش سر بزن..فکر کنم الان وقت داروهاش باشـه….
سـرم و تکـون دادم و بـه سـمت اتـاق ب یسـت و شـش حرکـت کـردم ..هنـوز بـه اتـاق نرسـ یـده بـودم کـه
صداي الینا خانوم رو از پشت سرم شنیـدم:
وایسا دختر..چقدر تند مـیري….
لبخندي زدم و بـه سـمتش چرخ یـ دم..ایسـتادم و وقتـ ی بهـم رسـ یـد بـه نفـس نفـس افتـاده بـود ..چنـد تـا
نفس عمـیق کشیـد تا نفسش منظم

لینک دانلود رمان  انعکاس  

  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0