دانلود رمان حقیقت معکوس  از FATEMEH_R 

دانلود رمان حقیقت معکوس از FATEMEH_R 

ژانر : - - -

 درمورد دختری‌ست به اسم آذر که در زندگی‌اش دو بار زخم خورده است. بعد از چند سال، جرقه‌ای آتش انتقام را در وجودش شعله‌ور می‌کند و باعث می‌شود حقیقت برایش آشکار شود؛ حقیقتی که برعکس تمام تصوراتش است و برملاشدنش یک زخم که از زخم‌های گذشته کاری‌تر است، به قلبش می‌زند؛ اما اکسیر عشق هر زخمی را مداوا می‌کند… اول رمان چادر سیاه شب سلطه‌گرانه سراسر بیابان را در بر گرفته و مصرانه سعی در به‌رخ‌کشیدن چهره‌ی سیاهش را دارد؛ گویا تمام ستارگان را بلعیده. در این ظلمت تنها یک نقطه‌ی نورانی به چشم می‌خورد، نورانی و البته سوزان. آتشی که هر لحظه شعله‌ورتر می‌شود و زبانه‌های سرکشش به‌آرامی، با ولعی که تمامی ندارد، هرآنچه در سر راهش قرار دارد، می‌سوزاند. صدای جلز و ولز آتش که با زوزه‌ی گرگ‌ها آمیخته شده و قدرتش را فریاد می‌زند، به گوش می‌رسد و سکوت آن بیابان تاریک و مخوف را می‌شکند. باد نیز بر قدرتش افزوده و دود غلیظ آتش را بی‌رحمانه بر صورت بهت‌زده‌اش می‌کوبد و با نیشتری که بر چشمانش می‌زند، کم‌کم راه اشک‌هایش را باز می‌کند. سرانجام با فروکش‌کردن آتش که چیزی جز خاکستر از خود باقی نگذاشته است و دیدن تلألؤ گردنبندی که همچون ستاره‌ای در انبوهی از تاریکی می‌درخشد، زانوانش سست می‌شود و فریادی که در گلو خفه کرده بود، در فضای مرده‌ی بیابان طنین‌انداز می‌شود با صدای جیغش که اینک سکوت مرگ بار اتاقش را شکسته است، از خواب میپرد. این کابوسها هیچگاه تمامی ندارد؛ حتی جلسات مشاوره و قرصهای آرامبخشی هم که مصرف میکند، نتوانسته هب این کابوسها و خاطرات تلخ که همچون بختک به سلولهای خاکستریاش چسبیدهاند…

دانلود رمان حقـیقت معکوس pdf از FATEMEH_R با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
  نویسنده این رمان FATEMEH_R مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه/پلیسی/جنایی/اجتماعی

خلاصه رمان حقـیقت معکوس
 درمورد دختری‌ست به اسم آذر که در زندگی‌اش دو بار زخم خـورده است. بعد از چند سال،
جرقه‌ای آتش انتقام را در وجودش شعله‌ور مـی‌کند و باعث مـی‌شود حقـیقت برایش آشکـار شود؛
حقـیقتی که برعکس تمام تصوراتش است و برملاشـدنش یک زخم که از زخم‌های گذشتـه کـاری‌تر است، به قلبش مـی‌زند؛
اما اکسیر عشق هر زخمـی را مداوا مـی‌کند…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان رسوخ دل
قسمت اول رمان حقـیقت معکوس
چادر سیاه شب سلطه‌گرانه سراسر بیابان را در بر گرفتـه و مصرانه سعی در به‌رخ‌کشیـدن
چهره‌ی سیاهش را دارد؛ گویا تمام ستارگـان را بلعیـده. در این ظلمت تنها یک نقطه‌ی نورانی
به چشم مـی‌خـورد، نورانی و البتـه سوزان.
آتشی که هر لحظه شعله‌ورتر مـی‌شود و زبانه‌های سرکشش به‌آرامـی، با ولعی که تمامـی ندارد،
هرآنچه در سر راهش قرار دارد، مـی‌سوزاند. صدای جلز و ولز آتش که با زوزه‌ی گرگ‌ها آمـیختـه شـده
و قدرتش را فریاد مـی‌زند، به گوش مـی‌رسد و سکوت آن بیابان تاریک و مخـوف را مـی‌شکند.
باد نیز بر قدرتش افزوده و دود غلیظ آتش را بی‌رحمانه بر صورت بهت‌زده‌اش مـی‌کوبد و
با نیشتری که بر چشمانش مـی‌زند، کم‌کم راه اشک‌هایش را باز مـی‌کند. سرانجام با
فروکش‌کردن آتش که چیزی جز خاکستر از خـود باقـی نگذاشتـه است و دیـدن تلألؤ
گردنبندی که همچون ستاره‌ای در انبوهی از تاریکی مـی‌درخشـد، زانوانش سست مـی‌شود
و فریادی که در گلو خفه کرده بود، در فضای مرده‌ی بیابان طنین‌انداز مـی‌شود
با صدای جیغش که اینک سکوت مرگ بار اتاقش را شکستـه است، از خـواب مـیپرد. این کـابوسها
هیچگـاه تمامـی ندارد؛ حتی جلسات مشاوره و قرصهای آرامبخشی هم که مصرف مـیکند، نتـوانستـه هب
این کـابوسها و خاطرات تلخ که همچون بختک به سلولهای خاکستریاش چسبیـدهاند…

لینک دانلود رمان حقیقت معکوس

  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0