دانلود رمان خانوم های سارق  از 20am و پریسا77 

دانلود رمان خانوم های سارق از 20am و پریسا77 

ژانر : - -

زندگی پر از فراز و نشیبایی ایست که خواه یا ناخواه تو زندگیه هممون رخ میده تو داستان زندگیه ما دو دخترن دخترانی که زندگیشون واسشون یه کوه غم ساخته! ولی در کنارش غروری دارن که پای دو پسر قصه ی ما رو به زانو میزنن در مقابل نقاب غرورشون احساسات و لطافت هم جرء جدا نشدنی از وجودشونه! دو حسی که سالها زا خودشون دور میکنن ولی با یه تلنگر تمام چرخه ی زندگشیون تغییر میکنه طوری که اتفاقای خوب و بد داستان رقم میرنه اول رمان ماشه رو کشیدمو اسلحه رو روی شقیقه هاش گذاشتم _ برای آخرین بار میگم کجـــاست؟؟هـــان لعنتی؟؟میـگم کجاست؟ بازم همون صورت بی تفاوت همون حالت سرد عصاب و روانم دیگه دسته خودم نبود. ناخودآگاه یه گلوله روونه ی دیوار کردم..به خاطر این که اتاق خالی بود صداش بد پیچید.. اما باز هیچ حرکتی نکرد..نه ترسی..لعنتی با صدای گلوله کیارش سریع در و باز کرد قبل از این که چیزی بگه با تحکم گفت _ گمشـــو بیرون بدون هیچ حرفی در و بست..روی صندلی فلزی وسط اتاق نشستم . نگاهش کردمو با یه پوزخند گفتم:هنوز عوض نشدی هنوز هم همون آدمی..ولی من دیگه اون آدمی که تو فکر میکنی نیستم..میفهمی لعنتی؟اینی که جلوته اون وندایی نیست که هر چی تو بگی بگه چشم این وندایی که میبینی همه چی و به جون خریده تا به اینجارسیده میفهمــــی؟؟؟خنده ی عصبی کردمو ادامه دادم.. میبینی دنیا چقدر کوچیکه االن تو جلوی من زانو زدی یادت بهت گفتم یه روزی یه کاری میکنم به التماسم بیفتی؟ ولی تو خندیدی و با یه..

دانلود رمان خانوم های سارق pdf از ۲۰am و پریسا۷۷ با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ۲۰am و پریسا۷۷ مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/معمایی/جنایی
خلاصه رمان خانوم های سارق
زندگی پر از فراز و نشیبایی ایست که خـواه یا ناخـواه تـو زندگیه هممون رخ مـیـده
تـو داستان زندگیه ما دو دخترن دخترانی که زندگیشون واسشون یه کوه غم ساختـه!
ولی در کنارش غروری دارن که پای دو پسر قصه ی ما رو به زانو مـیزنن
در مقابل نقاب غرورشون احساسات و لطافت هم جرء جدا نشـدنی از وجودشونه!
دو حسی که سالها زا خـودشون دور مـیکنن ولی با یه تلنگر تمام
چرخه ی زندگشیون تغییر مـیکنه طوری که اتفاقای خـوب و بد داستان رقم مـیرنه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان اربابی در ایران قدیم مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان خانوم های سارق
ماشـه رو کشیـدمو اسلحه رو روی شقـیقه هاش گذاشتم
_ برای آخرین بار مـیگم کجـــاست؟؟هـــان لعنتی؟؟مـیـگم کجاست؟
بازم همون صورت بی تفاوت همون حالت سرد
عصاب و روانم دیگـه دستـه خـودم نبود. ناخـودآگـاه یه گلوله روونه ی
دیوار کردم..به خاطر این که اتاق خالی بود صداش بد پیچیـد..
اما باز هیچ حرکتی نکرد..نه ترسی..لعنتی
با صدای گلوله کیارش سریع در و باز کرد قبل از این که چیزی بگـه با تحکم گفت
_ گمشـــو بیرون
بدون هیچ حرفی در و بست..روی صندلی فلزی وسط اتاق نشستم .
نگـاهش کردمو با یه پوزخند گفتم:هنوز عوض
نشـدی هنوز هم همون آدمـی..ولی من دیگـه اون آدمـی
که تـو فکر مـیکنی نیستم..مـیفهمـی لعنتی؟اینی که جلوتـه اون
وندایی نیست که هر چی تـو بگی بگـه چشم
این وندایی که مـیبینی همه چی و به جون خریـده تا به اینجارسیـده
مـیفهمــــی؟؟؟خنده ی عصبی کردمو ادامه دادم..
مـیبینی دنیا چقدر کوچیکه االن تـو جلوی من زانو
زدی یادت بهت گفتم یه روزی یه کـاری مـیکنم به التماسم بیفتی؟
ولی تـو خندیـدی و با یه..

لینک دانلود رمان خانوم های سارق

  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0