خورشید نیمه شب جلد پنجم(گرگ و میش) خورشید نیمه شب کتابی از سری رمان های Twilight نوشته ی استفانی مایر می باشد و شرح دوبارهای از کتاب اول این مجموعه است با این تفاوت که این بار داستان را از زبان بلا نخواهید شنید بلکه اینبار ادوارد کالن داستان را از دید خود برای شما نقل خواهد کرد اول رمان خورشید نیمه شب من هیچ وقت دچار سانحه نشدم بلا تا حالا حتی یه جریمه هم نگرفتم به او نیشخند زدم و به پیشانیم دست کشیدم حتی مضحک تر هم شده بود- چه غیر منطقی بود که می شد در مورد چیزي خیلی محرمانه و عجیب با او شوخی کنم یه ردیاب درونی توي من کار گذاشته شده با طعنه گفت : چه بامزه صدایش بیش از اینکه عصبانی باشد هراسان بود چارلی یه پلیسه یادت که نرفته من طوري تربیت شدم که به قوانین رانندگی احترام بزارم از این گذشته اگه تو این ولوو رو به تنه ي یه درخت بکوبی و هیکلمون رو به طرح اون تبدیل کنی احتمالاً فقط خودت می تونی از جا بلند شی و راه بري تکرار کردم : احتمالاً خنده ي خشکی کردم بله ما در یک تصادف رانندگی کاملاً متفاوت بودیم علارغم مهارت من در رانندگی او حق داشت بترسد اما تو نمی تونی آهی کشیدم و آهسته تر راندم خوب شد؟ نگاهی به سرعت سنج انداخت کم و بیش آیا این براي او خیلی سریع بود ؟ زیر لب گفتم : از رانندگی با سرعت کم متنفرم اما اندکی دیگر از سرعتم کاستم پرسید : تو به این می گی سرعت کم؟
دانلود رمان خـورشیـد نیمه شب جلد پنجم(گرگ و مـیش) pdf از استفانی مه یر با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان استفانی مه یر مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/ترسناک
خلاصه رمان خـورشیـد نیمه شب جلد پنجم(گرگ و مـیش)
خـورشیـد نیمه شب کتابی از سری رمان های Twilight نوشتـه ی استفانی مایر مـی باشـد و
شرح دوبارهای از کتاب اول این مجموعه است با این تفاوت که این بار داستان را از زبان بلا نخـواهیـد شنیـد
بلکه اینبار ادوارد کـالن داستان را از دیـد خـود برای شما نقل خـواهد کرد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان حاملگی اجباری
قسمت اول رمان خـورشیـد نیمه شب
من هیچ وقت دچار سانحه نشـدم بلا تا حالا حتی یه جریمه هم
نگرفتم به او نیشخند زدم و به پیشانیم دست کشیـدم حتی
مضحک تر هم شـده بود- چه غیر منطقـی بود که مـی شـد در مورد چیزي
خیلی محرمانه و عجیب با او شوخی کنم یه ردیاب درونی
تـوي من کـار گذاشتـه شـده
با طعنه گفت : چه بامزه صدایش بیش از اینکه عصبانی باشـد
هراسان بود چارلی یه پلیسه یادت که نرفتـه من طوري تربیت
شـدم که به قوانین رانندگی احترام بزارم از این گذشتـه اگـه تـو این
ولوو رو به تنه ي یه درخت بکوبی و هیکلمون رو به طرح اون تبدیل
کنی احتمالاً فقط خـودت مـی تـونی از جا بلند شی و راه بري
تکرار کردم : احتمالاً خنده ي خشکی کردم بله ما در یک
تصادف رانندگی کـاملاً متفاوت بودیم علارغم مهارت من در رانندگی
او حق داشت بترسد اما تـو نمـی تـونی
آهی کشیـدم و آهستـه تر راندم خـوب شـد؟
نگـاهی به سرعت سنج انداخت کم و بیش
آیا این براي او خیلی سریع بود ؟ زیر لب گفتم : از رانندگی
با سرعت کم متنفرم اما اندکی دیگر از سرعتم کـاستم
پرسیـد : تـو به این مـی گی سرعت کم؟
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(