دانلود رمان دل بی تو غم زده  از صفورا یارمرادی 

دانلود رمان دل بی تو غم زده از صفورا یارمرادی 

ژانر : -

فردا قراره با اتوبوس به تهران برم تا شغلم و که پزشکیه ادامه بدم… هرکی منو ببینه باورش نمیشه پزشکم .. ب لطف کلاسای جهشی و جلوتر از همسن و سالام امتحان دادن الان پزشکم … درحال حاضر درحال جمع کردن لباسامم …اینم از این …. زیپ چمدونم و بستم…اوففففف بلاخره تموم شد آخیییش… عرق رو پیشونیم و می پاکم و خودم و رو تخت پرت میکنم…از فرط خستگی زودی خوابم برد…وقتی بیدار شدم ساعت و که دیدم چشام چهار تا شد.. . اول رمان اووووو چقد خوابیدممم اول شروع کردم به تجزیه تحلیل کردن خودممم… من دختری با موهای مشکی و صاف و چشمای آبی ظر خودم قیافم خوبه… یعنی خودم از قیافم خوشم میاد..از جام بلند شدم و به سمت آشپزخونه رفتم .. بعد از برداشتن چن تا هله هوله نشستم جلوی تلویزیون و مشغول تماشای فیلم شدم … در همون حال دوباره خوابم برد…آخ چقدر گردنم درد میکنههه … دسشوییم دارم ..بلند شدم برم دسشویی برای انجام عملیات:::((( نیم نگاهی به ساعت انداختم که چشام درشت شد… وااااای ۹.۳۰ ساعت ۱۰ اتوبوس حرکت میکنه و من

دانلود رمان دل بی تـو غم زده pdf از صفورا یارمرادی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
          نویسنده این رمان صفورا یارمرادی مـیباشـد
        موضوع رمان: عاشقانه،پزشکی
خلاصه رمان دل بی تـو غم زده
فردا قراره با اتـوبوس به تـهران برم تا شغلم و که پزشکیه
ادامه بدم… هرکی منو ببینه باورش نمـیشـه پزشکم .. ب
لطف کلاسای جهشی و جلوتر از همسن و سالام امتحان
دادن الان پزشکم …
درحال حاضر درحال جمع کردن لباسامم …اینم از این ….
زیپ چمدونم و بستم…اوففففف بلاخره تموم شـد آخیییش…
عرق رو پیشونیم و مـی پاکم و خـودم و رو تخت پرت
مـیکنم…از فرط خستگی زودی خـوابم برد…وقتی بیـدار شـدم
ساعت و که دیـدم چشام چهار تا شـد.. .
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان جادوگران بی هویت
دانلود رمان تـوتیای چشمم
دانلود رمان پناه
قسمت اول رمان دل بی تـو غم زده
اووووو چقد خـوابیـدممم
اول شروع کردم به تجزیه تحلیل کردن خـودممم…
من دختری با موهای مشکی و صاف و چشمای آبی
ظر خـودم قـیافم خـوبه… یعنی خـودم از قـیافم خـوشم مـیاد..از
جام بلند شـدم و به سمت آشپزخـونه رفتم .. بعد از برداشتن
چن تا هله هوله نشستم جلوی تلویزیون و مشغول تماشای فیلم
شـدم … در همون حال دوباره خـوابم برد…آخ چقدر گردنم
درد مـیکنههه … دسشوییم دارم ..بلند شـدم برم دسشویی
برای انجام عملیات:::((( نیم نگـاهی به ساعت انداختم که
چشام درشت شـد…
وااااای ۹.۳۰ ساعت ۱۰ اتـوبوس حرکت مـیکنه و من

لینک دانلود رمان دل بی تو غم زده

  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0