دانلود رمان ساری گلین از کیمیا ذبیحی
داستانی پر از عشق و هیجان، اجبارهای تلخ و شیرین و ازدواج هایی ناخواسته و اجباری، مرگ عشق و قاتلی که… گونش دختری از ایل شاهسون های اردبیل، که پس از به قتل رسیدن شوهرش، تن به ازدواجی ناخواسته میده، ازدواج با خان زادهای مغرور که دلش از سنگه و هنوز هم داغ دار به قتل رسیدن برادرشه.. اول رمان صدای خنده و هلهلهای به گوش نمیرسید. تنها صدای خواندن *عاشق چیلار بود که مردم را سرگرم میکرد و به همه میفهماند که ای ملت، اینجا جشنی برپاست! برقصید! شادی کنید! اما حتی خود آنها هم ذوقی در صدایشان نداشتند. عروسکشانم، میان آن ملت سرد و بیروح به خوبی انجام شده بود! مرا از اسب زینت داده شدهام پیاده کردند و به طرف خانه جدیدم بردند. زنها گاهگاهی میخواندند. اما میتوانستم قسم بخورم که این صدایشان، هیچ شادی و ذوقی در خود نداشت. انگار که مردهای را در تابوت به سمت خانه ابدیاش رهسپاری میکنند… همانقدر ساکت، و همانقدر بیروح بودند… وارد *کومه شدم، و دقایقی بعد از من خانزاده داخل…
دانلود رمان ساری گلین pdf از کیمـیا ذبیحی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان کیمـیا ذبیحی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/ازدواج اجباری/درام
خلاصه رمان ساری گلین
داستانی پر از عشق و هیجان، اجبارهای تلخ و شیرین و ازدواج هایی ناخـواستـه و اجباری،
مرگ عشق و قاتلی که… گونش دختری از ایل شاهسون های اردبیل، که پس از به قتل
رسیـدن شوهرش، تن به ازدواجی ناخـواستـه مـیـده، ازدواج با خان زادهای مغرور که دلش
از سنگـه و هنوز هم داغ دار به قتل رسیـدن برادرشـه..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان عمر گل شقایق
دانلود رمان مست عشق
دانلود رمان نجوای آرام
قسمت اول رمان ساری گلین
صدای خنده و هلهلهای به گوش نمـیرسیـد. تنها
صدای خـواندن *عاشق چیلار بود که مردم را
سرگرم مـیکرد و به همه مـیفهماند که ای ملت،
اینجا جشنی برپاست! برقصیـد! شادی کنیـد! اما حتی
خـود آنها هم ذوقـی در صدایشان نداشتند.
عروسکشانم، مـیان آن ملت سرد و بیروح به خـوبی
انجام شـده بود! مرا از اسب زینت داده شـدهام پیاده
کردند و به طرف خانه جدیـدم بردند. زنها گـاهگـاهی
مـیخـواندند. اما مـیتـوانستم قسم بخـورم که این
صدایشان، هیچ شادی و ذوقـی در خـود نداشت. انگـار
که مردهای را در تابوت به سمت خانه ابدیاش
رهسپاری مـیکنند… همانقدر ساکت، و همانقدر
بیروح بودند…
وارد *کومه شـدم، و دقایقـی بعد از من خانزاده داخل…
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(