: کلافه از هیاهو و شلوغی مهمونی نگاهی به بابا انداختم که مشغول صحبت با دوستاش بود پایین لباسمو گرفتم و به سرعت از میون جمعیت مهمونا رد شدم و به سمت بالا رفتم روی پله سوم بودم که کسی صدام کرد برگشتم عقب اول نگاهی به بابا انداختم که هنوز مشغول صحبت بود بعدم به پسری نگاه کردم که زل زده بود به چشمام و…
دانلود رمان شاهدخت عکـاس pdf از فاطمه رسولی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فاطمه رسولی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
کلافه از هیاهو و شلوغی مهمونی نگـاهی به بابا انداختم که مشغول صحبت با دوستاش بود
پایین لباسمو گرفتم و به سرعت از مـیون جمعیت مهمونا رد شـدم و به سمت بالا رفتم روی پله سوم بودم که کسی صدام کرد برگشتم عقب اول نگـاهی به بابا انداختم که هنوز مشغول صحبت بود بعدم به پسری نگـاه کردم که زل زده بود به چشمام و…
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(