شبحی در تاریکی موضوع در مورد خواهر برادریه که مادر و پدرشون توی تصادف مردن … پسره که پلیسه میدونه پدرو مادرش کشته شدن و ماجرای یه قتلِ و قاچاقه … اما دختر نمیدونه ، طی ماجرایی میفهمه … پسره سعی نیکنه قاتلا رو پیدا کنه از طرفی برای دختر خواستگار میاد …! حالا کیه …؟ همون قاتل که خانوادشو کشته و خودش نمیدونه ، دل میبنده ولی برادرش نمیذاره و وقتی دختر میفهمه شکست خیلی بدی میخوره … تارا دختری بسیار شاد در عین حال مظلوم، معصوم و شکننده … دختری که از جنس یک عشق پاک و نابه و نظیرش کمه … طولی پیدا نمی کنه که پیش به سوی تاریکی ای می ره که شبح و پریان … وجودشو تو خواب و بیداری پر میکنن و تمام خوشی هاش به افسردگی تبدیل میشه … دختری که عاشق قاتل پدر و مادرش میشود … و اینک سرنوشت چه به راهشان میگذارد ؟ اول رمان شبحی در تاریکی امروز روزی است که قرار است با دختر بودنم وداع کنم و یک زن شوم یک عقد ابدی با مهدیار، دیگر من از پدر و مادر و برادرم دور می شدم و به تهران می رفتم صبح به همراه دوستم حدیث به آرایشگاه رفتم و بعد گریم لباس عروس بر تن من نمودند و مهدیار به دنبال من آمد و من با حدیث خداحافظی کردم و به همراه مهدیار راهی محضر شدم هر لحظه از زندگی من مثل فیلمی فیلمبرداری می شد. حالا من و مهدیار کنار هم نشسته بودیم در جایگاه مخصوص برسرمان قند بر روی ابریشمی می شکستند. پدرم کنار پدر مهدیار و مادرم و ونوس کنار مادر مهدیار قرار گرفتم
دانلود رمان شبحی در تاریکی pdf از شکیبا پشتیبان با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان شکیبا پشتیبان مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/پلیسی/تخیلی
خلاصه رمان شبحی در تاریکی
موضوع در مورد خـواهر برادریه که مادر و پدرشون تـوی تصادف مردن …
پسره که پلیسه مـیـدونه پدرو مادرش کشتـه شـدن و ماجرای یه قتلِ و قاچاقه …
اما دختر نمـیـدونه ، طی ماجرایی مـیفهمه …
پسره سعی نیکنه قاتلا رو پیـدا کنه از طرفی برای دختر خـواستگـار مـیاد …!
حالا کیه …؟
همون قاتل که خانوادشو کشتـه و خـودش نمـیـدونه ، دل مـیبنده ولی
برادرش نمـیذاره و وقتی دختر مـیفهمه شکست خیلی بدی مـیخـوره …
تارا دختری بسیار شاد در عین حال مظلوم، معصوم و شکننده …
دختری که از جنس یک عشق پاک و نابه و نظیرش کمه …
طولی پیـدا نمـی کنه که پیش به سوی تاریکی ای مـی ره که شبح و پریان …
وجودشو تـو خـواب و بیـداری پر مـیکنن و تمام خـوشی هاش به افسردگی تبدیل مـیشـه …
دختری که عاشق قاتل پدر و مادرش مـیشود … و اینک سرنوشت چه به راهشان مـیگذارد ؟
رمان پیشنهادی:دانلود رمان همـیشـه بی قرار شکیبا پشتیبان
قسمت اول رمان شبحی در تاریکی
امروز روزی است که قرار است با دختر بودنم
وداع کنم و یک زن شوم یک عقد ابدی با مهدیار،
دیگر من از پدر و مادر و برادرم دور مـی شـدم و
به تـهران مـی رفتم صبح به همراه دوستم حدیث به
آرایشگـاه رفتم و بعد گریم لباس عروس بر تن
من نمودند و مهدیار به دنبال من آمد و من با
حدیث خداحافظی کردم و به همراه مهدیار راهی
محضر شـدم هر لحظه از زندگی من مثل فیلمـی
فیلمبرداری مـی شـد. حالا من و مهدیار کنار هم
نشستـه بودیم در جایگـاه مخصوص برسرمان قند
بر روی ابریشمـی مـی شکستند. پدرم کنار
پدر مهدیار و مادرم و ونوس کنار مادر مهدیار قرار گرفتم
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(