دانلود رمان عشقی از جنس اجبار  از کیمیا.ی

دانلود رمان عشقی از جنس اجبار از کیمیا.ی

ژانر :

از جنس اجبار داستانمون راحب دختریه که یه بار بازی زمونه باهاش بد کرده و باعث شده همه به یک چشم دیگه نگاهش کنن..راجب دختریه که مجبور میشه به انجام یک کار..مجبور به ازدواج با پسری که از جنس غرورهو این بار اجباری که زندگی غزاله رو تایین میکنه…اجباری که سرانجامش پر از قصه اس.. اول رمان از جنس اجبار واییی باز در دهن این دختره باز شد کیمیا:ینی چییی ؟؟بعد این همه ماه یه زنگم نزده پسره بوق کله من اگه جات بودم میزدم دهنشو میریختم .نه نه یعنی دندوناشو تو دهنشاا کیمیااااا کیمیا:جانم جانم عسیسم اه حالمو بد کرد زدم تو کلشو گفتم:مرگ عسیسم انقدر ور ور نکن وسط حرفم پریدو گفت :وااا بده بت میگم عزیزم بده میگم الهی اون پوریا گور به گور شه نه بده؟واقعا بده؟ زد تو سرم که جیغ زدم :کیمیا شروع کرد ب دوییدن و ازم فاصله گرفت زبونشو تا ته انداخت بیرون .رفت سمت کلاس ایی دختره خر. کیمیا دوست جون جونیمه از راهنمایی باهم اشنا شدیم دختر خیلی شیطونیه خیلی شیطوناااالبته خیلی هم دوست داشتنیه بیخیال این خرو شدم رفتم سمت کلاس منو کیمیا بخاطر صمیمیت زیادمون تو یه رشته رفتیم ینمن عاشق طراحی ام و در دانشگاه هنر درس میخونم به سمت کلاس رفتم از همین بیرون کلاس صداي جیغ کیمیا میومد باز معلوم نی چی شده؟ در کلاسو باز کردم اولین چیزي ك دیدم کیمیا بود که رنگ لبو شده بود و داشتم سر یه پسره جیغ میزد کیمیا:هووییی مستر بلند شووو .عنجل جاي رفیقمه پسره:خوو باشه کیمیا:میزنمتاااا گوریل گنده پسره:حد خودتو بدون خانم محترم خندم گرفته بود اروم به سمتشون رفتم..

دانلود رمان عشقـی از جنس اجبار pdf از کیمـیا.ی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
  نویسنده این رمان کیمـیا.ی مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان عشقـی از جنس اجبار
داستانمون راحب دختریه که یه بار بازی زمونه باهاش بد کرده و باعث شـده
همه به یک چشم دیگـه نگـاهش کنن..راجب دختریه که مجبور مـیشـه به
انجام یک کـار..مجبور به ازدواج با پسری که از جنس غرورهو این بار اجباری
که زندگی غزاله رو تایین مـیکنه…اجباری که سرانجامش پر از قصه اس..
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان وادی عشق و گناه
قسمت اول رمان عشقـی از جنس اجبار
واییی باز در دهن این دختره باز شـد
کیمـیا:ینی چییی ؟؟بعد این همه ماه یه زنگم نزده پسره بوق
کله من اگـه جات بودم مـیزدم دهنشو مـیریختم .نه نه یعنی
دندوناشو تـو دهنشاا
کیمـیااااا
کیمـیا:جانم جانم عسیسم
اه حالمو بد کرد زدم تـو کلشو گفتم:مرگ عسیسم انقدر ور ور نکن
وسط حرفم پریـدو گفت :وااا بده بت مـیگم عزیزم بده
مـیگم الهی اون پوریا گور به گور شـه نه بده؟واقعا بده؟
زد تـو سرم که جیغ زدم :کیمـیا
شروع کرد ب دوییـدن و ازم فاصله گرفت زبونشو
تا تـه انداخت بیرون .رفت سمت کلاس
ایی دختره خر.
کیمـیا دوست جون جونیمه از راهنمایی باهم اشنا شـدیم دختر خیلی
شیطونیه خیلی شیطوناااالبتـه خیلی هم دوست داشتنیه
بیخیال این خرو شـدم رفتم سمت کلاس
منو کیمـیا بخاطر صمـیمـیت زیادمون تـو یه رشتـه رفتیم ینمن
عاشق طراحی ام و در دانشگـاه هنر درس مـیخـونم
به سمت کلاس رفتم از همـین بیرون کلاس صداي
جیغ کیمـیا مـیومد باز معلوم نی چی شـده؟
در کلاسو باز کردم اولین چیزي ك دیـدم کیمـیا بود که
رنگ لبو شـده بود و داشتم سر یه پسره جیغ مـیزد
کیمـیا:هووییی مستر بلند شووو .عنجل جاي رفیقمه
پسره:خـوو باشـه
کیمـیا:مـیزنمتاااا گوریل گنده
پسره:حد خـودتـو بدون خانم محترم
خندم گرفتـه بود اروم به سمتشون رفتم..

لینک دانلود رمان عشقی

  • رمان های مشابه
  • دیدگاه ها0