دانلود رمان عموزاده (آهوی چشم سفید) اثر مهدخت مرادی
آهو صرافیان دختری لجباز و یک دنده که در کنـار دو خصوصیت قبلی، خودساخته و دارای قلبی مهربان است. رابطه ی عـمیق تنگاتنگ او با کوچک ترین عمویش باعث ایجاد حس صمیمیت و وابستگی عمیقی میان آن دو میشود! این میان ماهان عمـوزاده ی آهو که سالهاست به هر دری زده تا دست در دست عموزاده اش راهی خانه بخت شود این بار مصمم تر از قبل قلب و احساس اش را پیش کش میکند آن هم دقیقا زمانی که میکائیل عموی ته تغاری ناخواسـته و بدور از چشم همه دل در گرو برادرزاده بسته! دلدادگی که راز ها برملا میکند و سنـت ها میشکند… در ادامه با ماهمراه باشید و هم قدم شوید تا قدم به قدم ورق بزنیم قصه ی عشق و دلبستگی که که نامـش را عموزاده نهادند…
- کیفیت PDF
- تعداد صفحه 1790
دانلود رمان عموزاده (آهوی چشم سفید) اثر مهدخت مرادی
هم اکنون دریافت رمان بسیار زیبای عموزاده اثری بینظیر از مهدخت مرادی نویسنده ایرانی در سایت بیست رمان
معرفی رمان عمو زاده:
آهو صرافیان … دختری لجباز و یک دنده که در کنار دو خصوصیت قبلی، خودساخته و دارای قلبی مهربان است. رابطه ی عمیق تنگاتنگ او با کوچک ترین عمویش باعث ایجاد حس صمیمیت و وابستگی عمیقی میان آن دو میشود! این میان ماهان عموزاده ی آهو که سالهاست به هر دری زده تا دست در دست عموزاده اش راهی خانه بخت شود این بار مصمم تر از قبل قلب و احساس اش را پیش کش میکند آن هم دقیقا زمانی که میکائیل عموی ته تغاری ناخواسته و بدور از چشم همه دل در گرو برادرزاده بسته! دلدادگی که راز ها برملا میکند و سنت ها میشکند… در ادامه با ماهمراه باشید و هم قدم شوید تا قدم به قدم ورق بزنیم قصه ی عشق و دلبستگی که که نامش را عموزاده نهادند…
خلاصه ای از رمان عمو زاده:
چک در دستام را به سمت اش دراز کردم و گفتم:
– تاریخ چک و تغییر بده…زدی واسه یکماهه دیگه! گفتم واسه فردا میخوامش
– واسه فردا؟! هر بلایی میخوای سر خودت بیاری بذار واسه یکماهه دیگه! سرم شلوغه حوصله ی جمع کردن گندو کثافتای تورو ندارم آهو! دو شبه دیگه خواستگاریه آرادِ بذار این وصلت سر بگیره اونوقت هر غلطی دلت خواست برو بکن
– خواستگاری پسرت به من مربوط نمیشه…نه مربوط میشه نه مهمه! تاریخ چک من و عوض کن هزار تا کار دارم
حال که دید حرف هایش بی تاثیر بوده و من لجباز تر از آنی هستم که پای روضه هایش بنشینم. عصبانی در را باز کرد! کنار رفت، دستم را گرفت و به داخل کشاند! این بار فریاد زد:
– دختره ی زبون نفهم نمیفهمیی؟!!! حالا که گوشات کیپ شده گم میشی میری تو اتاقت تا روز عقد آراد پات و از خونه بیرون بذاری قلمش و خورد میکنم…
دانلود رمان جدید عموزاده (آهوی چشم سفید) اثر مهدخت مرادی
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(