دانلود رمان قاتل دوست داشتنی از noghre 

دانلود رمان قاتل دوست داشتنی از noghre 

ژانر : -

داستان زندگی دختری که ناخواسته پا به دنیایی میزاره که توی اون جا نداشته ولی حال یه نقش مهم داره زندگی میکنه کنار مردی که از ۱۳ سالگی اونو خریده بوده بهش ادم کشتن رو یاد میده و اریس پاک و با احساس این قصه میشه قاتل، پاکه ولی دستش به خون هزار نفر الوده است اون دختر مهربون حالا احساسش سرده مثله یخ و همه گول زیبایش رو میخورن و اون میکشه و فقط پوزخند میزنه به دنیای ادمی که فقط توی اون هوس شناخته شده است اول رمان نفس عمیقی کشیدم وسایلم رو توی ساک چرم کوچیک ولی جا دارم ریختم و اروم با قدم های محکم و با غرور و چهره ایی خونسرد از ساختمان بیرون اومدم ریلکس با قدم ها منظم درحال که پالتوی قهوه ایی سوخته ای رنگم را مرتب میکردم به سمت بنز مشکی رنگی که ان سمت خیابان منتظرم بود رفتم در رو باز کردم و نشستم تاماس با چهره جدی که لبخند محوی چاشنیش شده بود نگاهم کرد صدای بم و مردونش توی گوشم زنگ زدتاماس تموم شد؟ نگاه سرد ویخ زدم رو برای چند ثانیه بهش دوختم اره سرشو به عالمت فهمیدن تکون داد تاماس حرکت کن این جمله رو به راننده گفت و اونم به راه افتاد تاماس امشب رئیس یه مهمونی دعوته سوژه مورد نظرم هست باید مثله همیشه عالی باشی بی نقص اسمش رودلف کارنه تجارت میکنه ، به ظاهر لباس ولی کار اصلیش کوکائینه جلو راهمون سنگ میندازن دستوره باید کارشو تموم کنی با دقت تمام حرفاش رو به خاطر سپردم خوبه همین امشب تمومش کنم؟ تاماس نگاه…

دانلود رمان قاتل دوست داشتنی pdf از noghre

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان noghre مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/پلیسی

خلاصه رمان قاتل دوست داشتنی

داستان زندگی دختری که ناخـواستـه پا به دنیایی مـیزاره که تـوی اون جا نداشتـه ولی حال

یه نقش مهم داره زندگی مـیکنه کنار مردی که از ۱۳ سالگی اونو خریـده بوده بهش ادم کشتن

رو یاد مـیـده و اریس پاک و با احساس این قصه مـیشـه قاتل، پاکه ولی دستش به خـون هزار

نفر الوده است اون دختر مهربون حالا احساسش سرده مثله یخ و همه گول زیبایش رو مـیخـورن

و اون مـیکشـه و فقط پوزخند مـیزنه به دنیای ادمـی که فقط تـوی اون هوس شناختـه شـده است

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان قاتل دوست داشتنی

نفس عمـیقـی کشیـدم وسایلم رو تـوی ساک چرم کوچیک ولی

جا دارم ریختم و اروم با قدم های محکم و با غرور و

چهره ایی خـونسرد از ساختمان بیرون اومدم

ریلکس با قدم ها منظم درحال که پالتـوی قهوه ایی سوختـه ای

رنگم را مرتب مـیکردم به سمت بنز مشکی رنگی که ان

سمت خیابان منتظرم بود رفتم

در رو باز کردم و نشستم تاماس با چهره جدی که لبخند

محوی چاشنیش شـده بود نگـاهم کرد صدای بم و مردونش

تـوی گوشم زنگ زدتاماس تموم شـد؟

نگـاه سرد ویخ زدم رو برای چند ثانیه بهش دوختم اره

سرشو به عالمت فهمـیـدن تکون داد

تاماس حرکت کن

این جمله رو به راننده گفت و اونم به راه افتاد

تاماس امشب رئیس یه مهمونی دعوتـه سوژه مورد نظرم هست

بایـد مثله همـیشـه عالی باشی بی نقص اسمش

رودلف کـارنه تجارت مـیکنه ، به ظاهر لباس ولی کـار اصلیش

کوکـائینه جلو راهمون سنگ مـیندازن دستـوره بایـد کـارشو

تموم کنی

با دقت تمام حرفاش رو به خاطر سپردم

خـوبه همـین امشب تمومش کنم؟ تاماس نگـاه…

  • باکس دانلود
  • رمان های مشابه
  • عوامل و نویسنده
  • دیدگاه ها0

افزودن دیدگاه

هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(