دانلود رمان هاسکی مرد عجیب من 

دانلود رمان هاسکی مرد عجیب من 

ژانر :

: صبح با صدای داد مامان از خواب پریدم و نگاهی به اطراف انداختم،چه خواب وحشتناکی بود دستی به صورتم کشیدم و از جا بلند شدم که با دیدن لباس زیرایی که هاسکی تو خواب بهم داده بود بپوشم شکه شدم نمیتونستم درک کنم چه اتفاقی افتاده با صدای مامان به خودم اومدم و سریعتر از رو تخت بلند شدم که درد بدی تو پشتم احساس کردم و ناله ام بلند شد خدا لعنتت کنه هاسکی آخه این دیگه چه بلایی بود سرم اومد؟ آروم از رو تخت بلند شدم و به سمت لباسام رفتم و لباس زیرارو که از تنم در اوردم با دیدن کبودیای رو س….ه ام مطمن شدم که دیشب یه اتفاقاتی افتاده لباس مدرسه و رو به تن کردم تا دوباره صدای جیغ مامان بلند نشده از اتاق خارج شدم کل روز رو از درد با….م نمیتونستم زیاد تکون بخورم و فقط هاسکی رو لعنت میفرستادم با خستگی کلید انداختم و در خونه رو باز کردم طبق معمول مامان سرکار بود و هیچکس تو خونه نبود این رمان در حال حاضر آنلاین میباشد

دانلود رمان هاسکی مرد عجیب من pdf از نامشخص با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
  نویسنده این رمان نامشخص مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
صبح با صدای داد مامان از خـواب پریـدم و نگـاهی به اطراف انداختم،چه خـواب وحشتناکی بود
دستی به صورتم کشیـدم و از جا بلند شـدم که با دیـدن لباس زیرایی که هاسکی تـو خـواب بهم داده بود بپوشم شکه شـدم
نمـیتـونستم درک کنم چه اتفاقـی افتاده با صدای مامان به خـودم اومدم و سریعتر از رو تخت بلند شـدم که درد بدی تـو پشتم احساس کردم و ناله ام بلند شـد
خدا لعنتت کنه هاسکی
آخه این دیگـه چه بلایی بود سرم اومد؟
آروم از رو تخت بلند شـدم و به سمت لباسام رفتم و لباس زیرارو که از تنم در اوردم با دیـدن کبودیای رو س….ه ام مطمن شـدم که دیشب یه اتفاقاتی افتاده
لباس مدرسه و رو به تن کردم تا دوباره صدای جیغ مامان بلند نشـده از اتاق خارج شـدم
کل روز رو از درد با….م نمـیتـونستم زیاد تکون بخـورم و فقط هاسکی رو لعنت مـیفرستادم
با خستگی کلیـد انداختم و در خـونه رو باز کردم
طبق معمول مامان سرکـار بود و هیچکس تـو خـونه نبود
این رمان در حال حاضر آنلاین مـیباشـد

لینک دانلود رمان

  • رمان های مشابه
  • دیدگاه ها0