دانلود رمان بوی موهایت چند اثر آذین بانو
هرانـوش، نمیداند نامزدی که عمویش برای او انتخاب و پدرش هم تایید کرده اسـت، چـرا او را رها کرده که حالا خانواده صلاح دیده اند برای دور ماندنش از حرف و حدیثها از خانه ی خودشان به نزد پسرعمویش معین در شهر دیـگری برود، این درحالیسـت که باز هم نظر مخـالف هـرانوش برای عمو و پدرش هیچ اهمیتی ندارد
- کیفیت PDF
- تعداد صفحه 1215
دانلود رمان بوی موهایت چند اثر آذین بانو
با بیست رمان باشید با رمانی بینظیر از نویسنده جویای نام فارسی زبان خانم آذین بانوی خوش قلم در رمان بوی موهایت چند
گوشه ای زیبا از رمان بوی موهایت چند :
همه افرادی که با او نسبت خونی نزدیـک داشتند جمع شده بودند خانه شان.صدای همهمه و حرفهایشان تا اتاق خواب هم شنیده میشد. دوست داشت میرفت بیرون و تک تـک شان را از خانه بیرون میکرد، اما می دانست با حضور پدری که حرف مردم برایش از هر چیزی مهم تر بود چنین اتفاقی غیر ممکن بود. مـادرش طبق معمول همیشه اول در را باز کرد سرش را داخل آورد و در نهایت پرسید:
_ اجازه هست بیام تو؟
خـنده اش گرفت. سر تکان داد:
_شما که تا اینجاش رو اومدی بقیه اش رو هم بیا دیگه.
نگران دستهایش را به هم قلـاب کرد: _استرس دارم هرانوش بابات تا حالا بیشتر از ده بار سراغتو گرفته. چرا بیرون نمی آیی؟ میخوای سر و صداشُ در بیـاری؟
به مادرش لبـخند زد :
_نگران نباش الهـام خانم. هر کسی که ندونه تو که خوب میدونی بابا جونش برات در میاد، از سر و صداشم نمیترسی.
مادرش باز هم نگـران گفت:
_ بیا بریم بیرون قـربونت بشم. عمو محمود هم اومده زشته بیا بریم شر درست نکن. بیا بریم مادر. چشم سفیدی نکن.
دانلود رمان عاشقانه بوی موهایت چند اثر آذین بانو
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(