دانلود رمان زهر آلود نوشته ریحانه محمود
همه چیز از اونجایی شروع میشه که ارغوان به همراهِ دوستِ صمیمیاش کیانا، واردِ خانه باغِ بزرگ و باصفای اونها شد، او برای اولین مرتبه، نگاهش با چشمهای عجیبِ مردی به نامِ کیارش برخورد میکند، کیارشِ افروز، مردِ سی و یک سالهای است که گذشتهای زهرآلود دارد، بعد از روبهرو شدن با ارغوان، تلاش میکنه که ضعف های خودش رو پشتِ نقابِ بیتفاوتی پنهان کند، ولی ارغوان نمیدونه که در واقع با چطور شخصیتی طرفه، در مقابل، پگاه به دلیلِ آزار و اذیت های همسرش، به تازگی از اون جدا شده است، او برای نظم دادن به زندگیش، به درخواست یکی از دوستهاش به روانشناس مراجعه میکند. اما روانشناس کسی نیست جز امیرحافظِ سعیدی، مردی با خانوادهای متعصب و شخصیتی متفاوت که عشقِ دورانِ بچگیش بوده و حالا کاملاً …
- کیفیت PDF
- تعداد صفحه 1445
دانلود رمان زهر آلود نوشته ریحانه محمود pdf
دانلود رمان عاشقانه ریحانه محمود در بیست رمان
همه چیز از اونجایی شروع میشه که ارغوان به همراهِ دوستِ صمیمیاش کیانا، واردِ خانه باغِ بزرگ و باصفای اونها شد، او برای اولین مرتبه، نگاهش با چشمهای عجیبِ مردی به نامِ کیارش برخورد میکند، کیارشِ افروز، مردِ سی و یک سالهای است که گذشتهای زهرآلود دارد، بعد از روبهرو شدن با ارغوان، تلاش میکنه که ضعف های خودش رو پشتِ نقابِ بیتفاوتی پنهان کند، ولی ارغوان نمیدونه که در واقع با چطور شخصیتی طرفه، در مقابل، پگاه به دلیلِ آزار و اذیت های همسرش، به تازگی از اون جدا شده است، او برای نظم دادن به زندگیش، به درخواست یکی از دوستهاش به روانشناس مراجعه میکند. اما روانشناس کسی نیست جز امیرحافظِ سعیدی، مردی با خانوادهای متعصب و شخصیتی متفاوت که عشقِ دورانِ بچگیش بوده و حالا کاملاً …
گزیده ای از رمان زهر آلود نوشته ریحانه محمود :
چشم که باز کرد، هنوز هم میان دیوار های کم پنجره ی خانه ی او گیر افتاده بود. هنوز هم نفس ها یاری اش نمی داد. هنوز هم صدای قدم های «او» را می شنید. چشم که باز مرد، هیچ میانه ای با خوشبختی نداشت. هنوز هم نفس کم می آورد و هنوز هم «او» را که می دید، پرت می شد به اعماق واژه ای به نام وحشت! او باز هم آمد و با نگاهش، دین و دنیایش را از هم پاشید.
نگاه داد به ان چشم ها و باز هم دوستش داشت و نمی خواست که کنارش باشد. «او» باز هم با نهایت توانش، افتاد به جان تن دربه در و کم توان پگاه…باز هم لگد کوبید. باز هم دیوانه شد و پگاه باز هم فریاد زد و «او» رهایش نکرد. وجودش باز هم لرزید از هجوم وحشت و این بار هم، دوید و همین که دست های او برای بار دوم به بازوهای کبودش رسید، از دنیای تاریک کابوس ها فرار کرد.
این بار که چشم باز کرد، دنیا آرام بود. پگاه میان چهار دیواری تاریک و کم نور اتاق خودش، با وجود تنها بودن، زندگی می کرد. او باز هم به خوابش امده بود و پگاه باز هم سر به روی متکای خیس و داغدارش گذاشت و این بار که نگاه داد به آسمان میان قاب پنجره، التماس کرد که خدا «او» را به یادش آوردن را تمامش کند.
خرید رمان زهر آلود نوشته ریحانه محمود
قیمت 20 هزار تومان
هیج دیدگاهی ثبت نشده ;(