ژانر‌ها: دانلود رمان عاطفی

دانلود رمان سونات مهتاب اثر آتوسا ریگی

اولین روز ورد آیدا به دانشگاه با استادی است که پسر عمه ی اوست، پسرعمه ایی که هفت سال پیش نامزد آیدای ۱۷ ساله بود، درست روز عقد آیدا به دلیل کاملا بچه گانه ایی عقد را بهم میزند و محکوم به تنهایی و طرد شدن میشود، حالا بعد از این همه سال دیداری دوباره با او درحالیکه آیدا کاملا تغییر کرده و ...

دانلود رمان پاییز ولگرد اثر اعظم کلانتری

عاشور، دل به خواهر زاده همسر پدربزرگش (آرام دخت) داده است، حسی میانشان ریشه داشت که با قد کشیدن جفتشان، درخت خواستنشان هم تناور شده بود حالا عاشور برای خواستکاری اقدام کرده بوده که در مراسم پدرِ آرام دخت مخالفت خود را اعلام میکند این در حالیست که هیچکدام نمیدانند علت این کینه و نه گفتن چیست ..

دانلود رمان قاموس اثر زهرا ارجمندنیا

دریا که درگذشته یک عشق نافرجام را با همکلاسی خود (آتاش) پشت سرگذاشته حالا یک ازدواج ناموفق هم در زندگی اش تجربه میکند! دلشکسته به منزل پدری برمیگیرد و تمام محبت خود را صرف خانواده و برادرزاده اش میکند و اوقاتش را با کار در موسسه و تولیدی میگذراند او سعی دارد تا قوی و محکم به راهش ادامه دهد ولی ...

دانلود رمان بز کوهی اثر مریم حق پرست

روایت جذاب زندگی دختری چوپان است که بنابر مسائلی از تهران به روستا نزد دایی خود رفته است، درآنجا به چوپانی مشغول است او بخاطر قدرت بدنی و سرعت و مهارتش در بالارفتن از راه های صعب العبور، به بز کوهی معروف شده است! مهتاب در تمام مدتِ چوپانی درس میخواند و بامهارت نقاشی میکند تا در دانشگاه هنر تهران قبول میشود، ولی راضی کردن دائی اش برای رفتن به دانشگاه از هرکاری سخت تر است ...

دانلود رمان آیه و عالیجناب اثر راضیه درویش زاده

آیه دختری جوان که همسرش درست شب عروسی باعث قتل می شه و برای رهایی محبور به طلاق آیه و ازدواج با شخصی دیکر می شه و آیه برای انتقام زندگی خودش و بهترین دوسش پا توی شرکت کسی می ذاره که باعث بدبختی آیه و بهترین دوستش هست...اون شخص کسی نیست جز «آیهان حکمت» مردی مغرور و خودخواه که...

دانلود رمان بوی موهایت چند اثر آذین بانو

هرانـوش، نمیداند نامزدی که عمویش برای او انتخاب و پدرش هم تایید کرده اسـت، چـرا او را رها کرده که حالا خانواده صلاح دیده اند برای دور ماندنش از حرف و حدیثها از خانه ی خودشان به نزد پسرعمویش معین در شهر دیـگری برود، این درحالیسـت که باز هم نظر مخـالف هـرانوش برای عمو و پدرش هیچ اهمیتی ندارد

دانلود رمان رسوایی تلخ و شیرین اثر مهین عبدی

خاطره‌ هایت مصمم‌ تر از قول‌ هایت بودند، برای ماندن کنار من، قول‌ هایت خیلی زود خسته شدند و چمدان‌ شان را بستند، اما خاطره‌ هایت مدت‌ هاست روزها و شب‌ها همدم تنهایی‌ ام شدند، قول‌ها بی‌ وفا بودند، اما خاطره‌ ها عجیب وفادار …

دانلود رمان سعادت آباد بهاره حسنی

داستان زندگی سوزان، که عاشق پسر عمویش زستان می شود و و از او باردار می شود، این حس کاملا دو طرفه بوده اما مشکلاتی اتفاق می افتد که باعث جدایی شان می شود و رستان سوزان را ترک می کند و طی یکماه خبر ازدواجش به سوزان می رسد و به اجبار باید بچه را سقط کند و از خانواده طرد می شود و چند سال به دستور پدر و عمویش به تنهایی زندگی کردن محکوم می شود، حالا بعد از گذشت 12 سال زستان با دخترش بر می گردد و پرده از راز ها برداشته می شود …

دانلود رمان سر دلم را به سر دارت آویخته ام اثر هانیه وطن خواه

کمند دختر عجیب خاندان حشمت ها با ننگی ناخواسته، برای رسیدن به آمال و آرزوهایش و جلوگیری از دعوای فی مابین ، درگیر قرارداد متفاوت و عجیب خاندان میران ها می شود، اکنون که به ثبات شغلی و مهارت در آرایشگری و مدیریت آن رسیده، برای گرفتن حق و حقوقش وادار به معامله می‌شود، معامله ای که با اهدای کلیه اش همراه است و این بین …

دانلود رمان سلبریتی اثر گیسو خزان

داستان بازیگر مغرور و عیاشی به نام دامون پیران است که دختر بی‌ پناهی را نجات میدهد و او را به خانه اش میبرد و از او می خواهد در ازای جای خواب محرم او شود ولی نمی داند آندختر تازه از زندان آزاد شده و با نقشه پا به زندگیش گذاشته تا دامون را عاشق خودش کند و بعد از جلب اعتمادش …

دانلود رمان ستی اثر پاییز

هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود، مردی درشت‌ قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌» شنیده نمی‌شود …

دانلود رمان شبیه زنجیریم اثر نصیبه رمضانی

داستان ماهورا، یک دختر موفق در کارش است، حیطه کاری خودش را دارد و هفته هایش را کنار رعنا و میعاد می‌گذراند. تا اینکه میعاد برای یک قرار کاری و برای دو روز می رود. اما بعد از دو روز و حتی یک هفته برنمی‌گردد، همین بیخبری از میعاد باعث می‌شود ماهورا از کارهای میعاد سر در بیاورد و پای رفت و آمد و آمد که همیشه از او دور بود، به حریم زندگی ماهورا باز شود …

دانلود رمان شب نشینی پنجره های عاشق اثر گلناز فرخ نیا

حکایت دختری به نام سایه را که از دانشگاه اخراج شده، اما از اون جایی که سابقه بدش فرصت انجام خیلی از فعالیت ها رو از اون گرفته، به پیشنهاد یکی از اطرافیانش به سراغ شغل آشپزی میره، او در خونه هایی که بهش پیشنهاد داده میشه، شروع به کار می کند، در این بین مردی عجیب و بدخلق که از قضا درگیری های زناشویی بسیاری هم داره، سر راه سایه قرار می گیره …

دانلود رمان شقایق خزان دیده اثر زینب حائری

شقایق خزان دیده داستان دختری است به نام شقایق که از طرف خانواده اش به شدت با کمبود محبت روبروست، در این بین با خواهر و برادری به نام مهتاب و شهاب آشنا می‌شود و طی دوستی با آنها به راز بزرگی در زندگی اش پی می‌برد و توسط شهاب مسیر زندگی اش تغییر می کند، رمان عاشقانه و پر از ماجرا که ذهن مخاطب را درگیر خود می کند، قصه عشق دو عاشق دلباخته، گاه اشک و سوز هجران و گاه شور و شوق دیدار …

دانلود رمان شاهان اثر سپیده شهریور

در این قصه ماهک را همراهی می کنید، زنی بیوه، که در پیوند زناشویی قبلی خود توسط شوهرش مورد حدشکنی قرار گرفته، اکنون مردی بنام شاهان به اجبار می خواهد ماهک را به نکاح موقت خود در بیاورد اما …

دانلود رمان شهرزاد اثر مریم جلالی

شهراد پسر جذاب، پولدار و البته انحصارطلبیه که سالهاست عاشق ممنوعه زندگیش شده، دختری دلبر و شیطون به نام شهرزاد که همخونه اش هست و همه حتی خود اون دختر فکر می کنند خواهر و برادر هستند، شهراد به دلیل اینکه شهرزاد نمی دونه نسبتش باهاش چیزی به جز اونیه که تو شناسنامه هاشون نوشتن، برخلاف اینکه قلبش رو بهش بدجور باخته و تموم ذهنش رو پر کرده اما مجبور به حفظ ظاهر شده، اما مابین آموزش های پیانو و گیتاری که شهراد به شهرزاد میده، یه جایی افسار این عشق از دستش میره و باعث میشه زیر قول و قرارش بزنه و پرده از یک راز بزرگ برداره و بره سراغ شهرزاد تا …

دانلود رمان شاه ماهی اثر ساغر جلالی

دستامد یک شب دلبستگی مردی بانفوذ و جفا به پیشخدمت معصوم دختری شد به نام « ماهی» که کل زندگی اش با تنفر صفت بی همه چیز رو به دوش کشیده، سردار آقازاده ای سرد و خشنی که آوازه هنرهایش در سراسر تهران رو پر کرده بود، در آخر سر نوشت دو آدم با هزاران تفاوت عاشقانه ای بی همتا رقم میزد …

دانلود رمان شیطان عاشق می شود اثر طناز رادمنش

این رمان درباره پسری به اسم داروین است، پسر داستانمون حاصل یک ارتباط نامشروع است، خانوادش اصلا او را قبول ندارند، در یک شب سرنوشتش عوض می شود، تو عمارت مهمونی بزرگ برگزار میشه، داروین که 15سالش بوده یه لیوان نوشیدنی غیرمجاز می خورد، صبح که پا میشه می بینه تو تخت خواهرش بدون لباس است و اونا میگن که به خواهرش دست درازی کرده، پسر قصمون رو از خونه بیرون می اندازند، اما داروین با تمام این سختی ها و رنج ها بزرگ شده و تبدیل به بزرگترین تاجر ایران میشه …

دانلود رمان تا تو رو دارم اثر آرزو جلالی و فاطمه سودی (آسمان)

داستان طهورا (آمین)، دختری با سرنوشتی مرموز و حساس که خودش هم به دنبال کشف راز سر به مهر زندگی خودش است، اما این میان خانواده حیدر علی چه نقشی در زندگی آمین دارند، حیدر پسر عمه قدر و جذابی که دست حمایت بطرف دختر زیبای ما دراز کرده، چون آمین را خیلی …

دانلود رمان تابوشکن اثر فاطمه قیامی

پرند دخترک لوند و زیبایی که لیلا وار دل به علیرضا داده به خاطر حفظ جون علیرضا از شر یاسر پسر دایی رذلش که از علیرضا کینه داره و می خواد بهش ضربه بزنه ناچار می شه از اون بگذره و درست سر سفره ی عقد همه چیز رو به هم بزنه و با دلی شکسته از زندگی اون بیرون بره، سال ها بعد وقتی که علیرضا هیچ حسی به جز تنفر به پرند نداره ، یک بار دیگه اون ها رو در روی هم قرار می گیرند ولی این بار حقیقت از زیر خاکسترهای به جا مونده از آتیش افتاده به زندگی پرند شعله ور می شه اما حالا …

دانلود رمان تقاطع اثر بهاره حسنی

داستان دختری است که مادرش خواننده قبل از انقلاب بوده و با فوت خانواده اش توسط خاله ای که ۴ پسر دارد در بچگی به فرزند خواندگی گرفته میشود و با ورود این دختر به خانواده ای که همش پسر دارند ماجرایی پیش میاد که تا مرز دست درازی به این دختر پیش میرند و همین مساله باعث میشود تمام بچه ها به بهانه تحصیل به خارج فرستاده شوند، بچه هایی که بزرگترینشان ۲۰ ساله است و اتفاقاتی که در خارج برایشان پیش میاد، حالا بعد از چند سال بیماری خاله باعث میشود دوباره بچه ها به ایران برگردند و حقایقی که بعد از آمدن بچه ها آشکار خواهد شد . . .

دانلود رمان طعم تلخ دروغ اثر ملیحه بخشی

پسر داستان عاشق یک دختر میشه و میاد خواستگاری و ازدواج می‌کنن بعد از چند مدت رفتار پسر داستان عوض میشه و دختر داستان رو طلاق میده و بعدا دختر داستان میفهمه شوهرش بهش دروغ گفته و این طلاق یک راز داشته …

دانلود رمان زهر آلود نوشته ریحانه محمود

همه چیز از اونجایی شروع می‌شه که ارغوان به همراهِ دوستِ صمیمی‌اش کیانا، واردِ خانه باغِ بزرگ و باصفای اون‌ها شد، او برای اولین مرتبه، نگاهش با چشم‌های عجیبِ مردی به نامِ کیارش برخورد می‌کند، کیارشِ افروز، مردِ سی و یک ساله‌ای است که گذشته‌ای زهرآلود دارد، بعد از روبه‌رو شدن با ارغوان، تلاش می‌کنه که ضعف های خودش رو پشتِ نقابِ بی‌تفاوتی پنهان کند، ولی ارغوان نمی‌دونه که در واقع با چطور شخصیتی طرفه، در مقابل، پگاه به دلیلِ آزار و اذیت های همسرش، به تازگی از اون جدا شده است، او برای نظم دادن به زندگیش، به درخواست یکی از دوست‌هاش به روانشناس مراجعه می‌کند. اما روانشناس کسی نیست جز امیرحافظِ سعیدی، مردی با خانواده‌ای متعصب و شخصیتی متفاوت که عشقِ دورانِ بچگیش بوده و حالا کاملاً …

دانلود رمان عشق و زندگی  از فرشاد.ف

داستان درباره ی پسری دانشجو به نام میلاد که در یک خانواده ثروتمند بزرگ شده و به خاطر شغل پدرش محافظ همراه خود دارد و درگیر یه سری اتفاقات میشود که باعث تحولاتی در زندگی اش میگردد.. رمان پیشنهادی: دانلود رمان طلسم خاکستری  

دانلود رمان قلبم میگه  از f@rnoosh76

عشق و زندگی نسیم افـشار ، تنهــا دختر خانواده افشــار ، یــه دختــر شــر و شیطون که زمین و زمــان رو به کمک دوستـاش بهــم میریزه نقشه کشی برای حالگیری و شیطــنت جزو دائمی برنامه اش به حســاب میــاد ماکــان افشـار ، یکی از سرد ترین و مغــرور ترین افراد خانواده افشــار ، کســی که بــا یــه من عسل هم نمیشه نوش جانش کرد طی یـک سفر خانوادگی این دو نفر مجبور میشن همدیـگر رو تحمــل کنن با تمــام یک دندگی هــا و لجبازی هاشون با تمام حرص خوردن هـا و کل کل هــاشون آیـــا واقـعا میتونن همدیــگر رو تحمل کنن؟ و اینکــه آیا این سفر به خوبی و خوشی به پایــان میرســه؟.. اول رمان ساعت قرمز رنگ دایره اي روي عسلی کنار تختم دیلینگ دیلینگ زنگ میزدخیلی خسته بودم اونقدري که هر کی نمیدونست فکر میکرد کوه کندم! به هزار و یک مصیبت از جام بلند شدم و چشمامو بادستام مالیدم به ساعت خیره شدم؛عقربه هاي روي صفحه ساعت ۵صبح رو نشون میداد!!! امروز ۵ خرداده و روز بدبختی من!۵خرداده من سومین امتحان رو در پیش دارم.امتحانی که هیچ وقت خدا ازش هیچی رو نفمیدم و نمیفهمم و نخواهم فهمید! ((فیزیک)) همیشه خدا سر این کلاس یا چرت میزدم یا در هپروت به سر میبردم یا موقعی هم که هوشیار و بیدار بودم هیچی نمیفهمیدم..به امید اینکه اون ساعت زودتر به پایان برسه و کلاس بعدي شروع بشه.. خدا نکنه میرفتم پاي تخته!!اون روزم با خدا بود وقتی میگفت افشار چار ستون تن و بدنم به لرزه در میومد!!انقد صلوات و نذر و نیاز میکردم تا اون ساعت هر چی زودتر تموم بشه و من ..

دانلود رمان لبخندهای آبنباتی  از saadat6789 

داستان درمورد دختریه که به تازگی خانواده اش رو از دست داده اما سرنوشت از نوشتن آینده ی این دختر هم صرفه نظر نمیکنه و هویت واقعی اش رو بهش میفهمونه…و اما، یک هویت مرموز… یک زندگی تازه رنگ گرفته و…شاید عشق… اول رمان آرام و بی دغدغه،کار میکشید تا کارش؛ تنهایی عمیق او را پر کند. دست های ظریف و صفایش روی مانیتور می چرخید و تازه به کار، مشغول شده بود!صدای زن میانسالی باعث شد دست هایش دست از چرخیدن بر دارد: -خانم امینی؟! آقای داوودی در اتاق سمت چپ، منتظر شما هستند. لب هایش آرام باز وبسته شد! آب دهانش رو قورت داد و به سمت آن اتاق روانه شد،به دست های قفل شده اش، طرح مشت داد و بر در آن اتاق کوباند. صدای بم مردی، اجازه ی ورود را صادر کرد. داخل شد. سرش را زیر انداخت و با صدای ظریف و مظلومانه اش گفت: مهندسی کامپیوتر خوندم… چند جایی هم استخدام شدم ولی برای گرفتن مدرکم، اون جا رو ترک کردم. اومدم اینجا جدی کار کنم… پاسخ شنید: اینجا شرکت بین المللی ” آریا” س! کار در اینجا مشکله! میتونی؟ سرش را با امید باال آورد و با چشم های خاکستری رنگ براقش ، با امید پاسخ داد: میتونم… داوودی، خمیازه ایی کشید و برگه ایی به سمت او قرار داد و بی حوصله، اما جدی گفت: این فرم رو پر کن! دستانش به سمت برگه ایی که حکم سند زنده بودنش بود، رفت و در همین حال، آرام زمزمه کرد: -آقای رئیس من رو قبول میکنن؟؟!! بی حوصله تر پاسخ داد: زمانی که از…

دانلود رمان روشا شرورترین دختر دنیا  از تارا ft

همیشه بهش فکر میکردم..تنها ارزوم بود..که ای کاش منم پدر داشتم تا . خودمو براش لوس کنم هر وقت دلم پره برم تو اغوششو براش دردو دل کنم .که که روز پدر با ذوق برم بغلشو بگم روزت مبارک بابایی همش حسرت.!! ولی هیچ وقت فکرشم نمیکردم که همچین سرنوشتی پیش روم باشه . هیچ وقت هیچ وقت فکرشم نمیکردم یه روز تو جادهعشق قرار بگیرم.. این رمان سرنوشت دختریه که تو بچگی پدرشو از دست داده و تو اینده میفهمه که پدرش زندست…. اول رمان روی کناره ی جدول راه میرفتمو دستامو بھ کولھ پشتیم گرفتھ بودم …. بھ این فکر میکردم کھ امسالم گذشت.. قرار بود ده روز دیگھ کارنامھ ھا روبدن زیاد واسم فرقی نداشت چون مثلھ ھمیشھ نمره خوبی در انتظارم بود.! تو حال خودم بودم کھ احساس کردم یھ ماشین کنارمھ تا برگشتم…. چند نفر از اون ونھ مشکی پرین پایینو دورم کردن .ھوووویی چتونھ راھمو سد کردید برید کنار ببینم… ھمشون نسبت بھ ھیکل ریزه میزه ی من غول بودن چون کلاس کاراتھ میرفتم ودفاع شخصیمم عالی بود ترسی نداشتم یھ نفر اونارو کنار زدو اومد جلو یھ عینک افتابیھ بزرگ رو چشاش بود ولی قد بلندی داشتو مشخص بود کھ روی ھیکلش خیلی کار کرده پوستھ گندمیھ روشنی داشت ولی چیزی از صورتش متوجھ نشدم چون نگام بھ اسلحھ ی تو دستش بود با صدای ارومو بهش گفت:بشین تو ماشین …..ھااااان چی گفتی ؟؟ چرا بشینم تو ماشین برو کنار ببینم بعدشم خواستم ھلش بدم و از کنارش رد بشم کھ بادستش جلومو گرفت :..کجا خانوم بودی حالا . چی میخای چرا نمیزاری رد بشم..    

دانلود رمان آرامشی از جنس حوا  از مژگان

از جنس حوا نازنين نازنين وايستا!!!اصداي عربده ي سپيده با مژده به عقب برگشتيم وقتي بهمون رسيد بهش گفتم :چخبرته دانشگاهو گذاشتي رونازنين نازنين وايستا!!! سرت ؟ جزوه استاد باقري رو داري؟ آره چطور ؟ بده ارسالن دم در منتظرمه بايد برم؟ باشه بابا صبر کن ! بعد همون طوري که از کيفم درش مي اوردم گفتم : مگه االن نمياي کالس؟ ن بابا کي نامزد بازي رو ول ميکنه مياد سره کالس اون هاف هافو؟ دستمم به عالمت خاک بر سرت تکون دادم اونم که عين خيالش نبود جزوه رو گرفتو بدو بدو رفت تا به نامزد بازيشبيا تو آدم بشو نيستي ! برسه به عقب برگشتم که ديدم مژده سرگرم حرف زدن با شقايق يکي از بچه هاي سال بااليي بود رفتم کنارشون تا بفهمم موضوع از چ قراره.. اول رمان از جنس حوا نه بابا جديده اتفاقا خيليم خوشگله!! پس ديدن داره؟؟ آره ولي زيادي مغروره با يه من عسلم نميشه خوردش اسمش اميرحسين مرادي تازه از خارج برگشته ديگه بقيشو گوش نکردم بازم بحثاي چرت هميشگي حالم بهم ميخوره عه عه دختره نچسب هميشه دنبال اينکه ببينه کي از دوس پسر فعليش قشنگتر يا پولدار تره تا بره سمت اون از اين مدل دخترا متنفرم واسه اينکه حواس خودمو پرت کنم شروع کردم به ديد زدن حياط دانشگاه کال به اينکار عالقه نداشتم اما االن از گوش دادن به بحث چرت اينا بهتره همون طور که داشتم محوطه رو نگا ميکردم چشمم به اکيپ مرتضي حق جو افتاد مرتضي حق جو پسر شريک پدرمشوهر خالمه سارا نامزد مرتضي از دور ديدتم و واسم دست تکون داد منم چون از دست….